پیوستگی معنایی ابیات غزلی از حافظ بر بنیاد تحلیل روانکاوانه با رویکرد به عرفان اسلامی
محل انتشار: فصلنامه عرفان اسلامی، دوره: 19، شماره: 76
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 126
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IAUZ-19-76_001
تاریخ نمایه سازی: 13 تیر 1402
چکیده مقاله:
اگر به شخصیتهای دیوان حافظ از حوزه روانشناسی نگریستهشود، حضور کهنالگوها بهویژه «آنیما» در آنها دیدهمیشود. در ابتدای غزلهایی که آنیما نمود دارد معشوق معمولا زمینی و غزل عاشقانه است و به ابیات پایانی که نزدیک میشویم، حس روحانی و معنوی بر ابیات غالب میشود و معشوق جلوههای آسمانی پیدامیکند. غزل شماره ۲۶ با مطلع (زلف آشفته وخوی کرده و خندانلب و مست ....) نیز چنین خصوصیتی دارد. اختلافات و تناقضات در ابیات این غزل برای مفسران مسئله چالش برانگیزی است و باعث سردرگمی در تفسیر اشعار شده و در نهایت شعر را دوگانه و ابیات را مستقل فرضمیکنند. درحالی که علت این نوسانات و تحولات در تبدیل کهنالگو آنیما به کهنالگوی پیر فرزانه و همچنین خودشناسی و تفرد شاعر است و کل غزل فرآیند این گذار را روایتمیکند. استفاده از تفسیر روانشناسی تحلیلی در غزل مورد بحث دریچهای به دیدگاه مفسر بازمیکند و او را مجهز میکند فراتر از تفاسیر سنتی با دیدی عمیقتر به اشعار شاعر بنگرد و ارتباط بنیادی و مستحکم در محور عمودی کلام که در زیر غباری از پیشداوریهای خودآگاه ذهن پوشیده شده را دریابد، ضمن آنکه این نگرش درونی محمل مناسبی برای برداشتهای عرفانی از غزل مورد بحث حافظ نیز هست.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
زهره خلیلی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
اصغر دادبه
استاد دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران. نویسنده مسئول: adaadbeh@yahoo.com
احمد خیالی خطیبی
استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران