مشترکات عشق ورزی از منظرنظامی گنجویی وهلن فیشرآمریکایی

زمینه وهدف:آثار عاشقانه از جمله آثاری است که پیوسته مورد توجه عموم مردم می باشند. نویسندگانی که در حیطه عشق کارکرده اند ،این اکسیر طبیعی را به زیبایی به نگارش در آورده اند و شناخت این زیبایی بدون بررسی وکالبد شکافی پیکره علمی، که در سایه آن نشو و نما یافته اند میسر نمی باشد به عبات دیگر ،تحقیق وتدقیق در نحوه شکل گیری ،ذوق وسلیقه، شادی ها، عشق ها، محبت ها، نوع دوستی ها، عشق ورزی های نهفته در متن اثر التذاذ بیشتری دردست یافتن به جذابیت ها ایجاد می کند.در این جستار به بررسی مشترکات عشق ورزی در آثار نظامی وهلن فیشر پرداخته می شود. روش مطالعه: شیوه گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای بوده و از نوع کیفی است. دراین مقاله مشترکات عشق ورزی در آثار نظامی وهلن فیشر بررسی شده ومحور تحقیق حالات عشق ورزی است که در آثار دو شخصیت مطرح گردیده است. یافته ها: هر دو شخصیت در آثارشان بیان داشته اند که عشق، یک احساس عمومی است .نظامی در منظومه های خسرو وشیرین،لیلی ومجنون، هفت پیکر و...اولین پل ارتباطی در زمینه عشق ورزی را دیدار ومکاتبه می داند واین وجه در کتاب های هلن فیشر نیز مطرح گردیده است که این همسانی دیدگاه اشاره به اشتراکات دارد.همچنین می توان دریافت دل مشغولی (عاشق شدن) عشاق آنها را قادر می سازد تا توجه عشق بازیشان را در یک زمان بر یکدیگر متمرکز کنند واین طرح مشابهت ها نشان می دهد که عشق نظامی وهلن فیشر از یک جنس بوده است. نتیجه گیری: هردو شخصیت روایتگر عشقی زمینی هستند؛ با این تفاوت که عشق هلن فیشر گره خورده به عادات پیشرفته بشری است ولی عشق نظامی ساده وسنتی است.نقش زنان از دیدگاه این دو استاد زبده در عشق ورزی و دلربایی ،نقشی فعال بوده وگاه نیز کنشگر وآغاز گر اصلی این حرکت احساسی هستند.