نه هر که سر بتراشد قلندری داند

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 217

فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ENGCNF01_011

تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1402

چکیده مقاله:

آیین قلندری یک آیین ایرانی گرای اسرار آمیز بوده که در ذهن بعضی و در دوره های خاصی سبب شده کهآن را همان مذهب ملامتیه معرفی کنند، آنچه در کار قلندران چشمگیر است بی توجهی آنان به هنجارهایاجتماعی است. این تابوشکنی ها در عرصه طامات و شعر مغانه فارسی در آثار عطار و صائب و حافظ خود رابه شکل هنری نشان داده است. اینکه چهره ملکوتی قلندر در شعر حافظ که می گوید: خشت زیر سر و برتارک هفت اختر پای دارد، هیچگونه نسبتی با واقعیت تاریخی و اجتماعی قلندریه ندارد. اما حافظ در جهانآرمانی خود چنین تبلوری به کلمه قلندر داده و قلندریه در طول تاریخ با دو چشم انداز کاملا متضاد هموارهنگریسته شده اند. یکی از دید اصحاب ملامت و دیگری از چشم انداز هواداران بی قیدی، چشم انداز نخستتا قلمرو عالی ترین مراحل ارتباط انسان با خدا ایشان را به اوج می برد در پایگاهی که جز گروه بسیار اندکیاز اولیا الله هرگز نتوانسته اند از آن برخوردار باشند و دیدگاه دوم تا مرز پست ترین شکمباره های ولگردروزگار ایشان، آنها را فرود می آورد در حد مردمی که هیچ اصلی از اصول اخلاقی و اجتماعی و دینی رانپذیرفته اند. این پژوهش بر اساس کاربرد اندیشه های قلندرانه بررسی و هیات ظاهر و آداب و رسومقلندران در شعر شاعرانی (عطار و صائب و ....) که عبارتند از فسق و فساد و بی اعتنایی به دین و تصوف وفراتر از کفر و ایمان بودن و ....... که زیربنای فکری قلندران را مطرح می کند.

نویسندگان

معصومه خدادادی

دکترای زبان و ادبیات فارسی

تهمینه بختیاری

دانشجوی دکتری ادبیات فارسی