ارزشیابی مهارت ها ونگرش ها درمدارس دوره ابتدایی

بنابراین نگرش نسبت به شیوه مصرف و الگوی آن باید در حیطه عاطفی یادگیری صورت پذیرفت . لذا فراگیر باید در سطح نخست »دریافت « این حیطه به طریق رغبت برانگیز، حساس و آگاه شود و مایل به دریافت و توجه گردد. در سطح »پاسخ و واکنش « انتظار توجه بیشتر به آن محرک و پدیده را داریم . که دارای ۳ خرده طبقه رضایت به پاسخ دهی ، میل به پاسخ دهی و خرسندی در پاسخ است . در سطح »ارزشگذاری « رفتار این سطح باید از ثبات بیشتری برخوردار باشد به صورتی که به عنوان یک خصلت در فراگیر درآیدح دارای خرده طبقه بندی پذیرش یک ارزش، ترجیح دادن یک ارزش و تعهد می باشد. در سطح »سازمان دادن« یادگیرنده با مجموعه ì متنوعی از ارزشها روبرو می شود. در نتیجه لازم است که ارزشها را به صورت یک نظام سازمانبندی کند و روابط میان آنها را مشخص سازد. و با تقدم و تاخری که بدآنها می دهد قادر است آنها را اولویت بندی کند. در سطح »درونی شدن ارزشها« یادگیرنده طبق ارزش های خود به نحوی رفتار می کند که رفتار او نشاندهنده شخصیت مختص او و نگرشی است که کسب کرده است . یادگیری خصوصا در حیطه عاطفی یا از الگوسازی محقق می شود و یا از طریق آگاهی . اگرنگاه کوتاهی به رفتار اجتماعی شهروندان در جامعه خود بیندازیم همه اذعان خواهیم کرد که نگرشهای رفتاری در جامعه ما و درونی شدن ارزشها، بیشتر بر اساس الگوسازی صورت می گیرد. هر نسلی الگوی خویش را از جامعه ، محله ، و یا قومیتی که به آن تعلق دارد اقتباس می کند. اگر دروغ در بین شهروندان و فرزندانمان رایج است از طریق تقلید و الگوسازی صورت گرفته و فرزندان، مشت نمونه خروار همین جامعه هستند. فراگیران به طور مستقیم تحت تاثیر افرادی قرار می گیرند که در زندگی روزانه با آنها در تماسند. روانشناسان اجتماعی از این پدیده به عنوان »تسری اجتماعی « یاد می کنند. روان شناسی اجتماعی بر این باورند که از طریق ساز و کار تسری اجتماعی به خوبی می توان رفتار درست مصرف نمودن انرژی و.. را در مردم اشاعه داد. به اعتقاد آنان گروههای مرجع اجتماعی و اطلاعات منتقل شده از طریق تسرعی اجتماعی نفوذ بسیاری بر رفتار دارند. زیرا در این وضعیت افراد، تغییر رفتارشان را نوعی نوآوری تلقی می کنند. و فقط اراده خود را در تغییر رفتار منشا اثر می دانند.۱ اطلاعات نیز عامل کلیدی در تاثیرگذاری بر رفتار مصرفی مردم است . اطلاعات می تواند با ایجاد تغییر نگرش در افراد، رفتار افراد را تحت تاثیر قرار دهد. به عبارتی اطلاعات می تواند به طور غیرمستقیم بر رفتار بهینه مصرف انرژی تاثیر گذارد. »کاتازوف ۱۹۸۷«۲