اثربخشی نقشه مفهومی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس علوم

با به کارگیری روش نقشه های مفهومی در آموزش علوم می توان گامهای موثری جهت به کارگیری این شیوه یادگیری در کلاس درس برداشته شود زیرا نظریه ها و تجربیات پژوهشی از نقشه مفهومی به عنوان یک شیوه موثر بر یادگیری حمایت می کنند. چراکه ، استفاده از ابزار نقشه مفهومی برای ارزیابی و درک دانش آموزان مستلزم آن است که دانش آموزان ضمن تدریس مطالب کتاب درسی توسط معلم ، با نقشه های مفهومی آشنا شده باشند. سپس می توان با استفاده از یک تکلیف مفهومی مناسب که با در نظر گرفتن توانایی دانش آموزان در رسم نقشه های مفهومی ، طراحی شده است ؛ درک دانش آموزان را از مفاهیم علوم ارزیابی کرد. لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نقشه مفهومی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس علوم انجام گرفت . این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش را دانش آموزان شهر سروآباد تشکیل داد، ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدل و پاریس (۲۰۰۵) بود که پایایی آن از طریق روش کودر ریچاردسون محاسبه شد که در پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب ۷۲/۰ و ۷۴/۰ بود و روایی آن از طریق نظرخواهی از معلمان مدرسه تایید شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آماری کولموگرف اسمیرونوف، همبستگی پیرسون، آزمون t همبسته استفاده گردید. نتایج نشان داد، نمره میزان اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در پیش آزمون ۲۰/۳۵ بود که در پس آزمون به ۲۲/۴۰ افزایش یافته است و این افزایش از نظر آماری نیز معنادار می باشد (۰۰۳/.۰.(p= در واقع بین دانش آموزانی که با روش نقشه مفهومی آموزش دیدهاند با دانش آموزانی که این آموزش را ندیدهاند در میزان اشتیاق تحصیلی آنها تفاوت معناداری وجود دارد.