بازدارندگی رشد لیستریا منوسیتوژنز با باکتری های اسید لاکتیک در قطعات سترون گوشت ماهی سفید دودی(Rurtillus frisii kutum )

سال انتشار: 1387
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 33

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_FSCT-5-18_004

تاریخ نمایه سازی: 1 آذر 1402

چکیده مقاله:

چکیده هدف از این مطالعه توصیفی تعیین ظرفیت بازدارندگی دو سویه از لاکوباسیل های جدا شده از محتویات روده تاس ماهی ایرانی بر علیه لیستریا منوسیتوژنز در فرآورده دودی ماهی سفید بود. سویه های باکتریایی مورد آزمایش در این مطالعه شامل لاکتوباسیلوس کازئی جدایه AP ۸ و لاکتوباسیلوس پلانتارم جدایه AP ۱۲  بودند. نتایج حاصل از بررسی اثر بازدارندگی سویه های باکتریایی بر لیستریا منوسیتوژنز با روش دیسک نشان داد که هر دو سویه لاکتوباسیل توانایی بازدارندگی از رشد لیستریا منوسیتوژنز را در محیط آزمایشگاه دارند. در بین سویه های باکتریایی بیشترین میزان بازدارندگی متعلق به سویه، لاکتوباسیلوس کازئی بود. ظرفیت بازدارندگی و پتانسیل فساد سویه های باکتریایی در محیط سترون گوشت  با تلقیح  سویه های باکتریایی به میزان  ۱۰۴ باکتری در گرم (CFU/g) و لیستریا منوسیتوژنز به میزان ۱۰۲ باکتری در گرم در طول ۴۰ روز نگه داری در دماهای ۴ و ۲۰ درجه سانتیگراد بررسی شد. در طول دوره نگه داری، سویه های تلقیح شده به گوشت اثرات منفی را بر کیفیت ماهی سفید دودی از خود نشان ندادند ) عدم تولید TVBN، عدم اسیدی کردن محیط گوشت(.  در بین سویه های تلقیح شده به گوشت، سویه لاکتوباسیلوس کازئی از رشد نسبتا بالاتری و همچنین ظرفیت بازدارندگی بیشتری برخوردار بود به طوری که میزان لیستریا منوسیتوژنز را در پایان۴۰ روز نگه داری در دماهای ۴ و ۲۰ درجه سانتیگراد در میزان کمتر از  ۵۰ باکتری در گرم نگه داشت. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان بیان کرد که نگهدارندگی زیستی ماهی سفید دودی با کشت های باکتریایی نظیر لاکتوباسیلوس کازئی یک روش قابل اطمینان برای جلوگیری از رشد لیستریا منوسیتوژنز در این فرآورده با حداقل تاثیر بر خصوصیات کیفی محصول در پایان دوره نگه داری می باشد.