بررسی تحلیلی معنویت اسلامی و مفهوم عقلانیت و را بطه ان با هوش افراد با تکیه بر نهاد اموزش و پرورش

دنیای امروز اشکال متنوعی به خود گرفته است . از مکاتب فلسفی گرفته تا اشکال مختلف سیاسی ، هر کدام تفسیری مطبوع از دنیای پیرامون ارائه می دهند . برای همین است که ، شاهد آن هستیم که نسل امروز دچار کشمکش ها و چاره جویی برای کسب هویت خویش است . در زمان جنگ جهانی دوم و پس از آن، شاهد بودیم که به علت وجودنقصان در عرصه ی معنویت و سیل عظیم بیماران روانی محصول جنگ ، باب جدیدی برای پاسخ دادن به این نیاز و ترسیم جایگاه معنا در زندگ ی انسان، بوجود آمد. مکتب جدید "وجودگرایی " یکی از این دیدگاه های نوظهور و دیرپا در نیمه ی قرن بیستم بود. به علت همین ضرورت، یکی از عرصه هایی که در این میان نیازمند بررسی ، با هدف شناساندن است ، موضوع معنویت و عقل گرایی است . عقلانیت و معنویت ، مفاهیمی هستند جهان شمول و تقریرات فراوانی درباره ی آنها در دنیا صورت پذیرفته است ، زیرا معنویت و عقلانیت جزء زیربناهای تمام ی ادیان و مکاتب عالم هستند و دیدگاه های مختلف ناچارا باید تکلیف خود را با این دو مفهوم مشخص کنند. دراین میان، دین اسلام نیز از تکاپو نایستاده است و در این باره حدوحصری مشخص کرده است . بعنوان مثال فارابی عقل انسان ی را به دو قسمت نظری وعملی تقس یم کرده، و برای عقل نظری عقل بالقوه, عقل بالفعل , عقل بالمستفاد را در نظر گرفته است معنویت نیز باید گفت که مفهومی بسیار گسترده است . برخی ریشه ی دین محور برای معنویت قائل -اند و برخی دیگر اعتقاد دارند که معنویت هیچ ارتباطی با دین رسمی نداشته و بسیار گسترده تر از آن است . معنویت واژه ای است که امکان مفهوم پردازی دقیق آن وجود ندارد، اما م ی توان گفت که یک پارادایمی است که بر موضوعات ذهنی و تجربه تاکید می کند و به گفته ی برخی دیگر با فاصله گرفتن از پارادایم های محدود مذهب و حرکت به سمت قلمرو انسانیت ، به نهایت نیاز انسان به ملکوت و فضای الهی اشاره بنابراین در این مقاله نگاه ی نوین و بین فرهنگی به موضوع شده است . به صورت عمومی ما به دنبال پاسخ دادن به سوالاتی از قبیل : اینکه آیا راه رسیدن به معنو یت ، عقل است یا اینکه معنویت راه رسیدن به عقلانیت است ؟