بررسی نقش واسطه ای هراس اجتماعی در ارتباط بین عملکرد خانواده و مدرسه گریزی در دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر سراب سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲

در زمینه بررسی نظری دلایل مدرسه گریزی در جهان، علاوه بر فقر مالی که به اشتغال کودکان یا نوجوانان منجر می شود، فقر فرهنگی در نظام خانواده نیز نقش مهمی ایفا می کند به طوری که میزان بالای بیکاران تحصیل کرده سبب می شود دانش آموزان و خانوادههایشان به ادامه تحصیل و رفتن به مقاطع بالاتر به شکل یک امر غیرضروری نگاه کنند و کسب درآمد از سنین پایین را بر گرفتن مدرک و پیوستن به جمعیت بیکاران را ترجیح دهند در واقع بروندادهای دانش آموزان در نتیجه روابط علت و معلولی ساده به وجود نمی آید، بلکه به نظر می رسد حاصل تعاملات منظم عوامل فردی ، ویژگی های دانش آموزان، بافتی و ویژگی های عملکرد خانواده است در این میان به نظر می رسد متغیرهایی واسطه ای و میانجیگری وجود دارند که می توانند در رابطه ی موجود بیین دو متغیر عملکرد خانواده و مدرسه گریزی تاثیرگزار باشند و در تعدیل یا تقویت این رابطه نقش معناداری به صورت مثبت و منفی ایجاد کنند . یکی از این متغیرها هراس اجتماعی می باشد . هراس اجتماعی نوعی نگرانی در افراد است که به موقع ارتباط با دیگران و موقعیت های اجتماعی تجربه می کنند. ویژگی های آشکار این اختلال در افراد اضطراب و ترس شدید از موقعیت های اجتماعی است که امکان دارد فرد در آن مورد ارزیابی دیگران قرار گیرد. هراس اجتماعی معمولا در اواخر دوران کودکی و زمانی که کودک در نظام خانواده در حال تکمیل شخصیت خود هست ایجاد می شود و عوارض جانبی زیادی بر کیفیت تعاملات اجتماعی ، پیشرفت تحصیلی و بهزیستی روانشناختی دارد. بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده و عملکرد نظام خانواده در تشکیل شخصیت کودکان و بهسازی روانی آنان و کاهش رفتارهای مسئله ساز مانند هراس اجتماعی و مدرسه گریزی اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر بیش از پیش آشکار می گررد.