بررسی ساختار رمان »ناتمامی « برمبنای نظریه »چندصدایی « باختین «

بر اساس نظریه باختین ، رمان بیش از هر نوع داستانی ، یک ویژگی زبانی است که اصالت آن با ویژگی »چند صدایی « اش پیوند دارد. زبان در قاعده علم فرا زبانشناسی ، از رویکردهای اجتماعی و ایدئولوژیکی مختلف سخنگویان حکایت دارد. رمان»ناتمامی « دنیای لحن ها، صداها و جهانبینی های گوناگون را در ساختار شخصیت ها، راوی نظام می بخشد. در بررسی رویکرد زن محور، با چشم انداز سنت با ادبیات زنانه ای مواجهیم که موضوع اصلی محوری ، بررسی نگاه زنانه در طبقات کمرنگ اجتماع است ، چند صدایی ، دارای مفاهیمی است که باختین آن را با استمدادی از هنر و موسیقی و در رویارویی باتک صدایی دررمان، وضع کرد. فرضیه پژوهش اثبات همین موضوع است . در این بین شاخصه های همچون تفاوت زاویه دید، نبرد برای یافتن حقیقت میان شخصیت ها براین نظریه مهرتاییدمی زند، هدف مقاله بررسی چند صدایی باختین و انعکاس آن در شخصیت های رمان است . روش پژوهش ، توصیفی -تحلیلی است و ماحصل آن حکایت از خلق چندصدایی با بهره مندی از ابزار گوناگون در اختیارمخاطب قرارمی دهد او را به برداشت جدید و تفسیری دیگر از متن رهنمون می سازد که به سادگی از روساخت رمان قابل دریافت نیست . در ساخت محتوایی ، عبدی با به بهره گیری از عناصر داستانی ، ضمن برخورد با کلیشه ها، تلاش در به چالش کشیدن فرهنگ مردانه دارد.