اثربخشی ترکیبی رفتار درمانی دیالکتیکی و طرح واره درمانی در افزایش سبک دلبستگی ایمن، کاهش اضطراب و رفتارهای خود-جرحی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 21

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NEUROPSYCHOLOGY11_030

تاریخ نمایه سازی: 28 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

تجربه های اولیه زندگی، بر شکل گیری سبک های دل بستگی ایمن و ناایمن اثرگذار است و اثر مستقیمی بر ساختارهای عصب شناختی میانجی تنظیم اضطراب دارد. مطالعه ها نشان داده اند که بین دلبستگی ناایمن به عنوان عامل زمینه ساز رفتارهای خود-جرحی و اضطراب، از عوامل تاثیرگذار بر رفتارهای خود-جرحی، همبستگی بالایی وجود دارد. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ترکیبی رفتاردرمانی دیالکتیکی و طرح واره درمانی بر افزایش سبک دلبستگی ایمن، کاهش اضطراب و رفتارهای خود-جرحی انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش از نوع نیمه آزمایشی تک موردی بر پایه خط پایه چندگانه و سنجش مداوم با دوره های پیگیری بود. جامعه پژوهش، شامل افرادی بودند که در سال ۱۳۹۹ به دفتر مشاوره و خدمات روان شناختی باغ فردوس واقع در شهر تهران مراجعه کرده بودند. از میان این افراد ۳ نفر (۲دختر و ۱پسر) که واجد شرایط و در دامنه سنی ۱۸ تا ۲۵ سال قرار داشتند، انتخاب شدند. آزمودنی ها، ابتدا ۱۰ جلسه رفتار درمانی دیالکتیکی و سپس ۱۸ جلسه طرح واره درمانی دریافت کردند و به ترتیب در مراحل خط پایه، درمان و پس از درمان و پیگیری با استفاده از پرسش نامه های، ۷۵ سوالی طرح واره یانگ، پرسش نامه سبک دل بستگی کولینز و رید و پرسش نامه آسیب به خود سانسون مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی، اندازه اثر و سنجش عملیاتی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که اثر ترکیبی رفتاردرمانی دیالکتیکی و طرح واره درمانی بر هدف های درمان (افزایش دلبستگی ایمن، کاهش اضطراب ورفتارهای خود -جرحی) معنادار است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که رفتاری درمانی دیالکتیکی در ترکیب با طرح واره درمانی موجب افزایش دلبستگی ایمن، کاهش اضطراب و رفتارهای خود-جرحی شده است. بنابراین رفتاری درمانی دیالکتیکی در ترکیب با طرح واره می تواند در جهت پیشگیری از آسیب روانی و رفتارهای مخاطره آمیز، به عنوان افق تازه ای در مداخله های بالینی به کار گرفته شود.

نویسندگان

اکرم السادات کمال

دکتری روانشناسی بالینی