نظریه روستو در ارتباط با رشد و توسعه اقتصادی

روستو کوشیده است تا ترتیب زنجیره ای مراحل تاریخ اقتصادی به دست دهد . در نظر روستو هر کشوری که این مراحل را با موفقیت گذرانده باشدبه توسعه دست یافته است و برعکس کشورهای کشورهای عقب مانده نیز ناچار هستند تا با گذر از این مراحل خود را به مرحله توسعه برسانند . پساز نظر کسانی همچون روستو گذشتن یا نگذشتن از مراحل خاص ، علت توسعه یافتگی یا علت عقب ماندگی محسوب می شود . نظریه مارکسیستی توسعه اقتصادی با انتقاد بسیاری از صاحب نظران و اقتصاددانان مواجه شد. روستو در سال 0691 ، نظریه دیگری را در مقابل نظریهمارکسیستی توسعه ارائه داد که به نظر مراحل رشد روستو مشهور شده است. مارکس و روستو، در رابطه با نیروهایی که موجب تحول و توسعه درجامعه می شوند اختلاف نظر دارند .ما میخواهیم در این مقاله به تشریح نظریه روستو بپردازیم تا برای کشور یک راهکار برای تحول و توسعه ارائه دهیم