ارزیابی اثرات سبک زندگی غذایی و صفات شخصیتی غذایی بر رضایت و وفاداری مصرف کنندگان فروشگاه های زنجیره ای

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 555

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MKTRCONF01_179

تاریخ نمایه سازی: 9 مرداد 1395

چکیده مقاله:

هدف پژوهش: پژوهش حاضر، در حوزه رفتار مصارف کننده و با محوریت بازاریابی محصولات و مواد غذایی طرح و اجرا شده ا ست. هدف ا صلی پژوهش، ساختاریابی و اعتبار سنجی روابط یک الگوی جدید از اثرات سبک زندگی مواد غذایی و صفات شخصیتی غذایی بر رضایت و وفاداری مصرف کنندگان است. به این منظور، مشتریان فرو شگاه های زنجیره ای در سطح شهر تهران به عنوان جامعه آماری لحاظ و مورد مطالعه قرار گرفته اند. روش شناسی: ازنگر روش شنای، پژوهش حاضر از نوع پیمایشی- کاربردی بوده و مبتنی بر روش های توصیفی- زمینه یابی است. داده های مورد نیاز، از طریق پرسشنامه سبک زندگی غذایی (وایچری و همکاران، 2008)، صفات شخصیتی غذایی شامل جرخه نوهراسی غذایی (بلاینر و هابدن، 1992؛ ریتچی و همکاران، 2003) و چرخه عجین شدگی غذایی (مارشال و بونر، 2003؛ چن، 2007) و همچنین آزمون محقق ساخته رضایت و وفاداری مشتریان جمع آوری گردید. پرسشنامه با بهره گیری از مبانی نظری و الگوهای متنوع داخلی و خارجی تنظیم، اعتباریابی، تثبیت و توزیع گردید. در مرحله اول اعتبار محتوای عوامل احصاء شده با نظر خبرگان و سپس اعتبار سازه آزمون با استفاده از روش های تحلیل عاملی و شاخص KMO تأیید شد. پایایی آزمون نیز با توجه به آلفای کرونباخ محاسبه وتأیید گردید. نتایج: یافته های نهایی پژوهش در نرم افزارهای آماری علوم اجتماعی و روابط ساختاری خطی، نشان می دهد که متغیرهای مطرح شده، پیش بین ها مناسبی از رضایت و وفاداری مشتریان هستند. لذا می توان اذعان نمود کهسبک زندگی غذایی و صفات شخصیتی غذایی، به طرو قابل توجهی الگوی رضایتمندی و وفاداری مشتریان را تبیین می نمایند. سایر نتایج، حاکی از برازش و درجه تقریب مناسب مدل پیشنهادی در جامعه مورد مطالعه است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

سامان شیخ اسماعیلی

دکتری مدیریت بازرگانی؛ گرایش بازاریابی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران

سنا حزباوی

کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، گرایش مدیریت منابع انسانی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران