بررسی رابطه بین بی تفاوتی کارکنان با میزان بروز رفتار شهروندی سازمانی مطالعه موردی: بانک مسکن استان آذربایجان غربی

سازماندهی و نگهداری نظام سازمانی یکی از مهم ترین وظایف مسئولیت های مدیر محسوب می شود و انجام چنین وظیفه خطیری به آن معناست که تعهد سازمانی کارمندان واحساس مسئولیت شاغلان رشد روز افزونی یابد. بنابراین مدیریک سازمان درواقع مسئول میزان و نوع تعهدکارمندان نسبت به ارزش های رسمی و سیاست های سازمانی است. دراین تحقیق پژوهشگر، رابطه ی سیاست های سازمانی و تعهد نیروی انسانی دولت در سازمان های استان آذربایجانغربی مورد مطالعه قرار داد، آنچه محقق سعی داشته در این تحقیق بدست آورد با توجه به بررسی های به عمل آمده در آزمون فرضیه ها در این تحقیق مشخص شد که نگرش و شفافیت نقش می تواند به صورت مثبت بر روی تعهد کارمندان به سیاست ها اثرگذار بوده و آن را افزایش دهد اما تعارض نقش ارتباطی با تعهد به سیاست ها نداشته و نمی توان از این طریقتعهد سیاسی را افزایش یا کاهش داد. از طرفی تاثیر تعهد سیاسی بر دو بعد از ابعاد رفتار شهروندی سازمانی کارمندان یعنی وجدان کاری و ویژگی شهروندی نیز مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج به دست آمده نشان داد که ارتباط مثبتی میان تعهد سیاسی و این دو بعد وجود دارد و کارمندانی که دارای درجه بالاتری از تعهد سیاسی هستند در واقع شهروندان سازمانی بهتری محسوب می شوند