بررسی روابط انسان با خدا با توجه به تصورات انسان از خدا در نگاه مولوی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,287

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI03_049

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

مثنوی مولوی از جمله کتب گرانسنگی است که مولف آن به دلیل کند وکار عمیق درجهان پیرامون خود و درک معرفت صحیح از باطن آدمی، به ابعاد مختلف معرفتشناسی همچون انسان شناسی، خود شناسی و کیهان شناسی آگاه است. او با تاکید برعرفان، دین، سعادت حقیقی و تکامل روحی انسانی، از سویی به شناخت جایگاه آدمیدر هستی (به عنوان خلیفه الهی) و از سوی دیگر به قطع تعلق به ماسوی الله تاکید دارد.این مقاله پژوهشی با روش توصیفی- تحلیلی و با استنباط از مثنوی به بررسی جایگاه انسان و خداوند در جهان بینی مولوی می پردازد. بررسی پژوهش های پیشین با توجه بهنوع بحث و چگونگی رابطه انسان با خدا و تصورات چندگانه انسان از خدا نشان میدهدکه تاکنون مجموعه مثنوی معنوی از این منظر بازخوانی نشده است. نتیجه پژوهشنشان میدهد که مولوی با درک تصور خداوند به عنوان موجودی نامتشخص ومتشخ ص انسانوار و ناانسانوار در نحوه ارتباط انسان با خدای نامتشخص بحث اتحادخلق و حق را مطرح میسازد. این که مولوی خدا را موجودی متشخص (انسانوار)معرفی کرده، از گفتگوهای خود با خدا چه از زبان خود و چه از زبان دیگران در قالبدعا، نماز و ... آشکار میگردد. بخش عظیمی از اشعار مولوی در جهت معرفی خدایمتشخص انسانوار است. مولوی در ارتباط با خدای متشخص غیر انسانوار که بسامدکمی در مثنوی دارد، تنها یک راه حل و چاره را برای خود متصور میداند و آن سکوت است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مهدی محمدی

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور

مصطفی گرجی

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور