بررسی مفاهیم تعلیمی خودشکوفایی در مثنوی معنوی بازتاب مولفه های تعلیمی خودشکوفایی در مثنوی معنوی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 674

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

GHADIRCONF02_110

تاریخ نمایه سازی: 29 مهر 1396

چکیده مقاله:

مولوی از جمله شاعران توانمند ایرانی است که در اثر نامدار خود، مثنوی، سرآن دارد تا به تزکیه و تربیت روح انسانی بپردازد. بیش تر حکایت های مثنوی مملو از رویدادهایی است که روح و روان آدمی را به چالش می کشاند. مولوی گاه آدمی را در برابر رفتارهای قرا رمی دهد که شایسته روح آدمی نیستند و گاه انسان را به اعمالی دعوت می کند که موجب ارتقای روح و روان او می شوند از این رو می توان مثنوی را از این دیدگاه یک اثر تعلیمی – روان شناختی معرفی کرد. چون هدف اکثر حکایت ها تعلیم روح و روان آدمی است یکی از اهداف تعلیم روح انسان ایجاد سلامت روان در او است سلامت روان از مهم ترین دغدغه های روان شناسان است دقت در داستان های مثنوی این نکته را روشن می کند که مولوی برای ارتقا بخشی روح و روان آدمی، درصدد گسترش سلامت روان در میان آن هاست از این رو در متن مثنوی به تعلیم بسیاری از شاخصه های سلامت روان اقدام کرده است خود شکوفایی از جمله این شاخصه ها است که در این اثر بسامد بالایی دارد. آبراهام مازلو بنیان گذار روان شناسی انسان گرا است و هم اوست که شاخصه های برتر خودشکوفایی را عنوان کرده و تحقق آن ها را وجود آدمی نشان سلامت روان دانسته است در این مقاله سعی بر آن است تا ویژگی های افراد خودشکوفا در مثنوی معنوی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و از این طریق سلامت روان و نبود سلامت روان در میان افراد مورد تحلیل قرار گیرد نشان دادن خلاقیت، امیدواری و توانایی جهیدن، تجربه های عرفانی، قدرت تمیز خوب از بد، برخورداری از قدرت تخیل، و نیاز به خلوت و تفکر از برجسته ترین شاخص های افراد خودشکوفا در مثنوی معنوی است که مولانا درصدد تعلیم این مولفه ها در اثر خود است.

نویسندگان

عاطفه عباسی آقچه کهل

دانشجوی کارشناسی ارشد

کامران پاشایی فخری

استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز