حق جدایی جبران ساز در پرتو رویه قضایی ملی و منطقه ای

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 304

فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PLR-16-46_001

تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1397

چکیده مقاله:

خصوص جدایی یکجانبه در حقوق بین الملل معاصر، دیدگاه غالب این است که حقوق بین الملل در این زمینه فاقد قاعده است و در این نظم حقوقی، جدایی نه مجاز است و نه ممنوع . اگر چه عدهای از حقوقدانان بین المللی نیز با تاکید بر اصل احترام به تمامیت ارضی دول مستقل و حاکم، جدایی یکجانبه را نامشروع تلقی نموده اند. در این میان، رویکرد بینابینی و نسبتا جدیدی مطرح شده است دکترین جدایی جبرانساز از سوی برخی از حقوقدانان بین المللی تحت عنوان که بر اساس آن، اگرچه حقوق بین الملل از اصل احترام به تمامیت ارضی دول مستقل و حاکم در جامعه بین المللی حمایت مینماید، لیکن در شرایط و اوضاع واحوالی خاص، یک دولت دیگر نمیتواند به تمامیت ارضی خود استناد جوید و اصل حق مردم در تعیین سرنوشت خود، بر این اصل، اولویت پیدا میکند و جدایی بخشی از قلمروی سرزمینی یک دولت از جانب گروهی از مردم آن سرزمین، امکانپذیر میشود. مبنای حقوقی این استدلال، تفسیری است که از مفهوم مخالف بند مشروط مندرج در قطعنامه 2625 ، مجمع عمومی سازمان ملل متحد شده است و چنین قیدی به صورت مشابهی در اعلامیه و برنامه اقدام وین نیز تکرار شده است . در این مقاله تلاش شده است تا جلوه های حق جدایی جبرانساز در رویه قضایی ملی و منطقه ای مورد بررسی قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

جدایی جبران ساز ، حقوق بین الملل ، حق مردم در تعیین سرنوشت خود ، حقوق بشر ، تمامیت ارضی

نویسندگان

سیدقاسم زمانی

دانشیار حقوق بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی

علی نواری

دانشجوی دکتری حقوق بین الملل عمومی دانشگاه علامه طباطبایی