پراگماتیسم و فلسفه تحلیلی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 699

فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PHM-6-17_008

تاریخ نمایه سازی: 26 فروردین 1397

چکیده مقاله:

پراگماتیسم در طبقه بندی فلسفه معاصر به دو سنت تحلیلی و قاره ای جایگاه بینابینی دارد و البته قرابت ان به فلسفه تحلیلی بیشتر است. پیوند میان پراگماتیسم و فلسفه تحلیلی را در نیمه نخست قرن بیستم می توان در تاثیری ملاحظه کرد که اندیشه پدیداورندگان این سنت،به ویژه ویلیلم جیمز بر فیلسوفان تحلیلی به ویژه ویتگنشتاین گذاشته است چنانکه می توان مشابهت هایی میان سخنان جیمز و بخشی از نظریات ویتگنشتاین مثل نظریه مشابهت خانوادگی، مشاهده کرد. تاثیر و تاثر میان این دو سنت فلسفی در نیمه دوم قرن بیستم چندان گسترش یافته است که فیلسوفان برجسته سنت تحلیلی در این دوره پراگماتیست هایی چون کواین، کریپکی، پاتنام، رورتی و سلارز بودند و از این رو مفهوم پراگماتیسم تحلیلی مطرح شد. در این مقاله ابتدا درباره نسبت میان اندیشه های ویلیلم جیمز و ویتگنشتاین بحث می شود و پس از ان نسبت میان پراگماتیسم و فلسفه تحلیلی در نیمه دوم قرن بیستم در پرتو بررسی اندیشه های رورتی و سلارز کاویده می شود.

نویسندگان

عبدالرزاق حسامی فر

دانشیار دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین