داستان مناظره ی چوپان و سدولالین در سرحد بلوچستان

ادبیات شفاهی بلوچستان حاوی موضوعات زیادی از قبیل شعر، داستان، حماسه، ضرب المثل و... است. بسیاری از مطالب مهم تاریخ و فرهنگ بلوچستان را میتوان از لابلای همین اشعار به دست آورد. یکی از داستان های عاشقانه بلوچی داستان مناظره ی دختری به نام سدو لالین و چوپان است. دراین داستان چوپانی عاشق دختری سردار زاده میشود. این دختر بسیار زیبارو و فی البداهه شعر میگوید. در مقابل چوپان نیز شاعر است. پدر دختر شرط گذاشته که دخترش را به ازدواج کسی در آورد که در شعرگفتن بر سدو لالین فایق اید. چوپان از ترس اینکه در حد دختر نیست عشقش را پنهان می کند. اتفاقات زیادی برای خانواده دختر پیش می آید و سرانجام مناظره چوپان و دختر سردار به وقوع می پیوندد و آن دو بهم می رسند. این داستان از گذشته های دور دربین مردم سرحد بلوچستان و بیشتر در بین عشایرین تفتان وجود داشته است. از واژگان متن و فحوای کلام چنان بر می آید که این ماجرا درجنوب بلوچستان(مکران) به وقوع پیوسته است. اما درحال حاضراین داستان درجنوب بلوچستان وجودندارد. نگارنده از سال 90 دریک تحقیق میدانی به جمع آوری اشعار این مناظره ی عاشقانه در بین عشایرین تفتان دست به کار شده و پس از به دست آوردن 50 بند (تک بیت) از این داستان آنها را تجزیه و تحلیل، مکتوب، آوانگاری (تکواژنگاری)، ترجمه وشرح نموده است.