ادراک حرکت در بزرگراه های شهری، رویکردها و الزامات

با نگاهی اجمالی در تاریخ سکونتگاه های بشری، مشهود است که در مراحل اولیه شهرنشینی، تعادل بین انسان و محیط طبیعی با حاکمیت طبیعت برقرار بود. وقوع انقلاب صنعتی اروپا و تحولاتی که در پی آن در قرون 19 و 20 میلادی حادث گردید، تغییرات اساسی در روش های زندگی مردم به دنبال داشت که در نتیجه آن انسان با تفکر غلبه بر طبیعت و دستاندازی بر آن به تخریب طبیعت روی آورد و با گذشت زمان این تغییرات شدت بیشتری یافت، به طوری که زمین نقش یک کالای اقتصادی را پیدا کرد. در قرن حاضر نیز به سبب افزایش رشد شهرنشینی و تشدید تغییرات نوع تفکر انسان نسبت به طبیعت، تعادل دیرینه انسان و طبیعت به سمت غلبه و سلطه انسان بر طبیعت گراییده است. شاید به جرات بتوان ادعا کرد که امروز اصلی ترین وظیفه انسان حفظ و نگهداری تعادل های محیطی است. چرا که امروزه محیط انسانی بیش از هر زمان دیگری انسان- ساخت شده است. تکنولوژی نمی تواند و نمی باید به عنوان تنها ابزار کنترل در نظر گرفته شود، محیط خود ابزار کنترل است. انسان دایما در حال تغییر در مح یط زیست طبیعی و انسان ساخت است. برای درک نقش زیست محیطی شهرها، آثار زیانبار آن و اقداماتی که می توان برای کاهش این آثار به کار گرفت، لازم است در درجه اول شهر را به عنوان جزیی از کل محیط زیست در نظر گرفت. بر این اساس در حالی که ضرورت توسعه گسترده ساختارهای شهری نوین و نقش مهم آنها در سهولت امر شهرنشینی معاصر آشکار به نظر میرسد، لیکن تاثیرات جانبی این ساختارها در زندگی شهروندان نیز چالشی جدی محسوب میگردد. عدم توجه به هم خوانی کالبدی این عناصر نو ظهور با سایر عناصر شهری و نیز عدم توجه به محیط و منظر آنها می تواند مشکلاتی اعم از انواع معضلات زیست محیطی، اجتماعی و شهری را پدید آورد.از جمله این ساختارهای نوین شهری، بزرگراه ها قابل ذکر هستند که به علت عدم انجام مطالعات همه جانبه در هنگام طراحی و ساخت آنها، هم اکنون با مشکلات عدیده ای در زمینه های مختلف نظیر زیست محیطی، اجتماعی، شهری و... مواجه اند. لذا با توجه به مسائل مطرح شده، انجام مطالعات در زمینه های مختلف، جهت به حداقل رسانیدن آثار سو ناشی از احداث ساختارهای نوین شهری از جمله بزرگراه ها بر محیط و منظر شهری، توجه به هماهنگی آن با بافت پیرامون هنگام طراحی و ساخت و توجه به مسایل ادراکی شهروندان در ارتباط با این ساختارهای جدید ضروری به نظر میرسد. آنچه که در این پژوهش بدان پرداخته شده، تلاشی در جهت رسیدن به اصول طراحی محیط و منظر بزرگراه های شهری با تاکید بر جنبه های ادراکی شهروندان می باشد که در صورت تحقق مطلوب آن، میتواند راه گشای طراحی مناسب و رفع معضلات ناشی از احداث بزرگراه ها باشد.