بررسی فقهی حقوقی احوال شخصیه در انجماد بدن و حیات دوباره

علم بشر همواره به دنبال جاودانگی و پیشرفت میباشد، یکی از علومی که جاودانگی و سلامت انسان میاندیشد،علم پزشکی است، این علم با انجماد بدن انسان (کرایونیک) سعی در احیاء بدن وی بعد از گذشت چندین سالدارد، مراکز انجماد بدن در جهان تعهد مینمایند که بدن فرد را منجمد نمایند و چنین فردی را بعد از گذشت سالها به زندگی عادی خویش برگردانند، در این پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی به احوال شخصیه فرد منجمد شدهپرداخته شده، و سوالاتی اساسی همچون وضعیت دیون فرد منجمد شده و طلاق و همچنین مسایلی مانند ارث و حضانت فرزندان وی مورد نقد و بررسی قرارگرفته است، از آنجایی که چنین علمی بدیع و به تازگی وارد دنیای علمی و هم چنین فقه و حقوق گردیده است لذا برای بررسی و پاسخ گویی به مسایل احوال شخصیه فرد منجمد شده فقه و حقوق همراه با علم پزشکی به آن بپردازند آنچه که فقها در مورد انجماد بدن عنوان میدارند عدم جوازمنجمد نمودن فرد میباشد، ولی چنانچه کسی اقدام به انجماد نمود فقه وحقوق با بررسی وتحلیل هر یک از احو ال شخصیه آثار و تبعات ناشی از آن که در احوال شخصیه تاثیر گذار است را مورد بررسی قرار داده است از جملهدیون وی که تبدیل به حال شود و یا تسری احکام فرد غایب مفقودالاثر به جهت طلاق وعدم جواز تقسیم دارایی در مبحث ارث چنین فردی در الویت می باشد، هر چند که فقه عدم جواز چنین عملی راصادر نموده است به دلیل عدم اطمینان از انجام تعهد به احیاء بدن بعد از انجماد ولی از آنجایی که علم فقه وحقوقی نیزبایستی همزمان با سایر علوم در روند پیشرفت قرار بگیرد و نظم جامعه را فراهم سازند لاجرم جوابگو به انجماد در فقه و حقوق از موضوعات تو و بدیع میباشد که در این پژوهش بررسی شده است