سیاست نوآوری در ایران و گذار به وضعیت بهبودیافته

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,091

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

GPPCONFERENCE01_085

تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1397

چکیده مقاله:

ارزیابی سیاست نوآوری در سطح ملی از جمله اقدامات بسیار مهمی است که اغلب کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بدان اهتمام ویژه ای دارند. با ظهور اقتصاد دانش بنیان، سیاست نوآوری به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته و کشورهای پیشرفته به دنبال مدل هایی هستند که ارزیابی مناسبی از سیاست نوآوری در سطح ملی انجام می-دهد (بی تعب و همکاران، 1392). ارزیابی سیاست نوآوری به وسیله بررسی و مقایسه ورودی و خروجی نوآوری انجام می پذیرد، زیرا هدف نظام ملی نوآوری، تولید، اشاعه و بهره برداری از دانش است که در قالب نوآوری متبلور می شود (گودرزی، 1393). بدین منظور چارچوب های پیشنهادی ابزارهای سیاستی نیز بر این مبنا استوار شده اند. سینسرا و همکاران (2006) تولید، انتقال و جذب دانش را به عنوان اهداف اصلی نظام نوآوری برمی شمرند و برای هر کدام ابزارهای سیاستی متنوعی پیشنهاد می دهند. گروه مشاوره استراتا-اتان (2002) چارچوبی برای طبقه بندی سیاست های علم، فناوری و نوآوری پیشنهاد می دهند و مسیولیت های بخش دولتی و خصوصی را در قبال خلق کنندگان دانش (ورودی نوآوری) و کاربران دانش (خروجی نوآوری) تعیین می کنند. کلارک و گای (1997) سیاست های نوآوری را در سه گروه سیاست های طرف عرضه، سیاست های پذیرش فناوری (طرف تقاضا) و سیاست های شبکه سازی و توسعه زیرساخت پژوهشی طبقه بندی می کنند که دو گروه اول مطابق با چارچوب ورودی و خروجی نوآوری است. نوروزی و همکاران (1393) با روش فراترکیب، چارچوبی مشابه طبقه بندی کلارک و گای پیشنهاد می دهند. در سایر چارچوب ها نیز سیاست های مرتبط با ورودی و خروجی نوآوری در بخشی از چارچوب مورد توجه قرار می گیرد (Borras and Edquist, 2003؛ قاضی نوری و همکاران، 1394).مدل های گوناگونی برای ارزیابی سیاست نوآوری در سطح ملی وجود دارد. کارلسون و همکاران (2002) شاخص های خلق دانش، اشاعه دانش و بکارگیری دانش را برای ارزیابی نظام های فناورانه در حال ظهور پیشنهاد می دهند. نصیرفسکی و آرکلوس (2003) نظام ملی نوآوری را در قالب ورودی، میانجی و خروجی مدل می کنند. گزارش توسعه انسانی سازمان ملل (2001)، شاخصی برای توانمندی کشورها جهت فعالیت پویا در عصر ارتباطات ارایه می کند. این گزارش شامل ابعاد خلق فناوری، اشاعه نوآوری های کنونی، اشاعه نوآوری های جدید و مهارت های انسانی است. در سایر مدل ها نیز معمولا به یکی از ابعاد ورودی یا خروجی نوآوری اشاره می شود. به عنوان مثال آرشیبوگی و کوکو (2004) شاخصی برای ارزیابی توانمندی های فناورانه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به نام آرکو طراحی و به وسیله آن 162 کشور مورد مطالعه را در چارچوبی مشابه گزارش سازمان ملل طبقه بندی می کنند.

نویسندگان

اسماعیل کلانتری

کاندیدای دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس،

محبوبه نوری زاده

کاندیدای دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس

مهدی فاطمی

دانشجوی دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس

سیدسپهر قاضی نوری

استاد گروه مدیریت فناوری اطلاعات، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس