رابطه میزان عمل به باورهای دینی مادران با راهبردهای خودکنترلی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 424

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IEPACONF05_207

تاریخ نمایه سازی: 10 خرداد 1398

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین میزان عمل به باورهای دینی مادران با راهبردهای خودکنترلی دختران آنها انجام گرفت. طرح پژوهشی حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دختران پایه چهارم دبستانهای دولتی منطقه 2 شهر تهران و مادران آنها بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 150 نفر از آنها انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش، مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد) (گلزاری، (1383 و پرسشنامه خودکنترلی ادراک شده کودکان هامفری (1982)، توسط شرکت کنندگان تکمیل شد و داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد که هرچند بین میزان عمل به باورهای دینی مادران با راهبردهای خودکنترلی دختران آنها رابطه وجود دارد ولی این رابطه از لحاظ آماری معنادار نیست. بین میزان عمل به باورهای دینی مادران با خودکنترلی فردی دختران آنها رابطه مثبت معناداری وجود دارد، به این معنا که هرچقدرمادران در انجام اعمال دینی مقیدتر باشند، خودکنترلی فردی دختران آنها افزایش پیدا میکند. بین عمل به باورهای دینی مادران با خودسنجی دختران آنها، همچنین بین میزان عمل به باورهای دینی مادران با خودکنترلی میان فردی دختران آنها رابطه معناداری وجودندارد. از یافته های پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گرفت که بین میزان عمل به باورهای دینی مادران و راهبردهای خودکنترلی که دختران آنها در مواجهه با مسائل زندگی خود به کار می گیرند، رابطه معناداری وجود ندارد.

کلیدواژه ها:

عمل به باورهای دینی ، خودکنترلی ، خودسنجی

نویسندگان

کامران شیوندی

استادیار دانشگاه علامه طباطبائی

فرامرز سهرابی

استاد دانشگاه علامه طباطبائی

کبری معصومی

کارشناسی ارشد علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی