ارائه چارچوبی جهت تحلیل چالش های همکاری دانشگاه-صنعت (مطالعه موردی: شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ)

همکاری دانشگاه و صنعت، اگرچه دارای سبقه ای طولانی است، همچنان، به ویژه در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته، از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. در ادبیات پژوهش، مطالعات متعددی به بررسی چالش ها و مشکلات همکاری دانشگاه و صنعت پرداخته اند، با این حال، کمتر مطالعه ای به چشم می خورد که چارچوبی تحلیلی برای مطالعه و برطرف سازی چالش های همکاری صنعت و دانشگاه ارائه دهند. بدین منظور، در این پژوهش علاوه بر ارائه مدلی مفهومی به منظور جمع بندی نظرات قبلی در خصوص فرایند همکاری صنعت و دانشگاه، چارچوبی جهت تحلیل چالش های همکاری صنعت و دانشگاه با استفاده از روش های دلفی فازی و مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) پیشنهاد گردید. به منظور سنجش اعتبار چارچوب پیشنهادی، این مطالعه در شرکت توزیع نیروی برق تهران بزرگ انجام گرفت و چارچوب ارائه شده مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد، چالش ریشه ای و کلیدی در همکاری صنعت برق و دانشگاه، وجود فرایندهای بوروکراتیک و دیوانسالار است که منجر بروز چالش های دیگری از جمله کاهش انگیزه پژوهشگران به همکاری می گردد. بر اساس نظر خبرگان پژوهش، چارچوب پیشنهادی در بررسی علی معلولی و ساختاری چالش ها می تواند تا حد قابل ملاحظه ای مثمر ثمر باشد.