به مناسبت تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

ابتدا هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام را تسلیت عرض نموده و در این یادداشت به اختصار در این مورد می نویسم. 

وهابیان که خود را پیرو محمد بن عبدالوهاب و ابن تیمیه می دانند دارای یک سری مبانی هستند که از جمله آنها بدعت و سنت است. آنها با استناد به یک روایت و فتوای ابن تیمیه و ابن قیم بناء بر قبر را بدعت دانسته و می گویند هر چه سلف نگفته باشد بدعت است. 

ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه ج 2 ص 437 می نویسد: «فالمشاهد المبنیه علی قبور الانبیاء والصالحین من العامه ومن اهل البیت کلها من البدع المحدثه المحرمه فی دین الاسلام، وانما امر الله ان یقصد لعبادته وحده لا شریک له المساجد لا المشاهد.»

ابن قیم نیز در کتاب زاد المعاد خود ج 3 ص433 می نویسد: « لا یجوز ابقاء مواضع الشرک والطواغیت بعد القدره علی هدمها وابطالها یوما واحدا، فانها شعائر الکفر والشرک، وهی اعظم المنکرات، فلا یجوز الاقرار علیها مع القدره البته، وهذا حکم المشاهد التی بنیت علی القبور التی اتخذت اوثانا وطواغیت تعبد من دون الله»

روایت ابی الهیاج «عن ابی هیاج الاسدی قال: قال لی علی بن ابی طالب رضی الله عنه: الا ابعثک علی ما بعثنی علیه رسول الله - صلی الله علیه وسلم -: امرنی ان لا ادع قبرا مشرفا الا سویته ولا تمثالا الا طمسته»

گفتنی است در سال 1344 فردی بنام «بلیهد» از علمای مدینه درباره ساختن بنا بر قبور چنین سئوال می کند:

«ما قول علماء المدینه (زادهم الله فهما وعلما) فی البناء علی القبور واتخاذها مساجد، هل هو جائز ام لا؟...»

«نظر علمای مدینه درباره بنای بر قبور و مسجد قرار دادن آنها چیست؟ آیا جایز است یا نه؟.»

پانزده نفر از علمای مدینه در پاسخ به این سئوال نوشتند:

«اما البناء علی القبور فهو ممنوع اجماعا«اما بنای بر قبور، به اجماع علما ممنوع است.

و بر این مبنا قبور را تخریب کردند.

این در حالی است که اولا حدیث ابولهیاج سندش ضعیف است؛ زیرا در سند روایت سه فرد به نام های وکیع، سفیان ثوری و حبیب ابن ابی ثابت وجود دارد که ابن حجر در تهذیب التهذیب ج 11ص 125 می گوید وکیع در پانصد حدیث خطا کرده، از کجا معلوم است که یکی از خطاهایش در همین حدیث نباشد و سفیان ثوری (تهذیب التهذیب ج 4ص 115 ) و حبیب بن ابی ثابت(تهذیب التهذیب ج 2ص 179) را مدلس دانسته و تدلیس بر خلاف عدالت است، پس آدم مدلس قولش حجت نیست.

ثانیا این حدیث در مقابل انبوهی از روایات جواز بنا بر قبور اولیاء الهی وتحسین این عمل  وحتی استحباب آن، توان مقاومت ندارد و بر فرض صحت سند دارای معنای خاصی که اگر قبر فردی بواسطه بناء مورد پرستش قرار گیرد که با توحید منافی است باید تخریب شود. 

ثالثا بناء بر قبور مصداق تعظیم شعائر است که خداوند متعال فرموده است 

 «و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب» (الحج- 32).