ضرورت کاربست نظریه انقلاب علمی به عنوان بنیان بیانیه گام دوم انقلاب در محور جنبش نرم افزاری در بدنه دانشگاهی

14 اسفند 1401 - خواندن 9 دقیقه - 380 بازدید

ضرورت بحث از تولید و گسترش علم در کشور، مسئله آزاداندیشی و زمینه سازی های مناسب برای بیان نظریه ها و طرح دیدگاه های علمی و نیز پرسش های جدید، همواره مورد توجه و تایید گفتمان انقلاب اسلامی بوده است و اصولا نظام جمهوری اسلامی بر آن استوار بوده و هست. حضرت امام خمینی رحمه الله و رهبر فرزانه انقلاب امام خامنه ای، بارها بر ضرورت تحول روش مند و هدف مند در عرصه پژوهش های علمی تاکید کرده اند.

امام خامنه ای (مد ظله العالی) رهبر انقلاب در بهمن ماه سال هشتاد و یک، در نشستی با اهل قلم، بر تولید علم و آزاداندیشی تاکید معناداری داشت. ایشان در همان جلسه، توسعه حقیقی فرهنگ، اندیشه و علم را در درجه اول، به استفاده صحیح از نعمت آزاداندیشی مربوط دانست. در پی سخنان رهبر انقلاب، شماری از فرهیختگان و نخبگان حوزه علمیه قم، در نامه ای به ایشان، بر جامع نبودن نرم افزارهای تولید شده برای نظام سازی و جامعه پردازی تاکید کردند. نویسندگان در ادامه، ضرورت فراهم بودن و تضمین شدن فضای مناسب را به عنوان پیش نیاز ضروری تولید نرم افزارهای مورد نیاز خواستار شدند. مقام معظم رهبری در پاسخ به نامه نخبگان حوزه، با تمامی مضمون نامه آقایان موافقت کرد و منشور جنبش نرم افزاری و تولید علم را در کشور صادر فرمود. ایشان در این منشور، راز ماندگاری انقلاب اسلامی را تحول عمیق در عرصه های علمی و پژوهشی دانست. از این رو، موضوع جنبش نرم افزاری به عنوان سیاست راهبردی جمهوری اسلامی، اهمیت به سزایی دارد و فرهیختگان جامعه علمی باید در نهضت علمی کشور تلاش خستگی ناپذیری انجام دهند. متاسفانه تاکنون کار جامعی درباره این موضوع صورت نگرفته است. در این نوشتار بر آن شدیم تا مسئله جنبش نرم افزاری را به عنوان دکترین جدید نظام و ادامه بحث های انقلاب فرهنگی بررسی کنیم. همچنین آسیب ها و آفت های پیش روی این جنبش و موانع توسعه علمی در کشور را بیان می کنیم و با اشاره به راه کارهایی در این زمینه، نقش رسانه را در تولید علم و جنبش نرم افزاری برمی شماریم.

نظام سیستماتیک دارای عناصر ذیل است:

 1. تبیین و کشف مباحث زیرساختی و بنیادین علوم: هر ادعایی که مطرح میشود، یک سری پیش فرضهای معرفت شناختی، هستی شناختی و جهان شناختی دارد که به عنوان مباحث زیرساختی و بنیادین همه علوم به شمار میآید.

2. نیاز شناسی فکری و نظری: با توجه به اینکه ما انسانیم و در جهانی متغیر زندگی میکنیم، «تغییر» جزء لاینفک حیات فردی و اجتماعی ما است. از طرف دیگر دین نیز یک سری متغیراتی دارد. بر این اساس باید نیازهای متغیری که روز به روز به وجود میآید شناخته و آنها را کشف کنیم.

3. بازپژوهی و بازپیرایی ذخایر علمی: وقتی به نیاز جدیدی برخورد میکنیم، نباید خودمان را از هویت علمی و فرهنگی گذشته مان جدا کنیم و به پاسخ بپردازیم، بلکه باید میراث گذشته را هم شناسایی کنیم.

4. مطالعه تطبیقی بین اندیشه برگزیده و سایر اندیشهها باید به مکاتب و نظریاتی که در کنارمان وجود دارد، توجه و اشتراکات و تمایزات را بررسی کنیم.

مطالعه تطبیقی باعث رشد و بالندگی در اندیشه ما میشود. بعد از اینکه این فرایند را طی کردیم، به تمدن سازی و فرهنگ سازی میرسیم؛ یعنی، اگر بتوانیم جنبش نرم افزاری را بارور کرده و روحیه علمی را فزونی بخشیم، فرهنگسازی کرده ایم.

بعد از این مرحله، حسب دستورات مندرج در بیانیه گام دوم انقلاب، موضوع جامعه پردازی و تمدن سازی تحقق پیدا میکند و در موضوعاتی نظیر تکنولوژی و صنعت، معماری و هنر و... ظهور می یابد. در لایه های "معناشناسانه" (meaning) و "مفهومی" (conceptual)  برنامه راهبردی ایجاد زیر ساخت های یک سیستم دارای بدنه منطبق بر اصول جنبش نرم افزاری (university structure)  می توان ردپا و نشانه های محکمی از "مفاهیم پنجگانه" ای یافت که اس و اساس نگرش و دیدگاه مبتنی بر "پیشرفت" می باشند.

این مفاهیم پنجگانه که به شیوه ها و طرق گوناگون در برنامه راهبردی اکثر دانشگاه های بزرگ و معتبر دنیا دیده می شود عبارتند از:

1-    تواناییهای فردی (صلاحیت ها و شایستگی های سازمانی، توجه به شایسته سالاری)

2-    مدلها و الگوهای ذهنی (استفاده از جمع سپاری، سرمایه های فکری و معنوی، اعضای هیات علمی و کارشناسان)

3-     چشم انداز و آرمان مشترک (نقشه راه و پیاده سازی برنامه ها و الگوهای راهبردی پیشرفت و تحول، تهیه و تنظیم شیوه نامه ها و اصلاح آیین نامه ها)

4-    یادگیری جمعی (مدیریت بر مبنای خرد جمعی، فعال کردن شوراهای تخصصی و استفاده از کارشناسان مجرب)

5-    تفکر سیستمی (نگاه و نگرش سیستمی، توجه و تمرکز بر روابط داخل سیستم، توجه به فید بک ها، نتایج و خروجی های سیستم و پایش مداوم)

جنبش نرم افزاری در جهت ایجاد "کارآفرینی"
اگرچه موضوع اشتغال در کشرمان یک مسئله پیچیده و چندبعدی است، با این وجود نگاه سیستمی و کلان، توام با تفکر استراتژیک به موضوع سیستم کارآفرین، می تواند راهگشای معضل بیکاری باشد.

یکی از بزرگترین معضلات اقتصادی در کشورها، بیکاری بویژه بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی به عنوان محور اصلی توسعه و پیشرفت اقتصادی جامعه است.

باتوجه به این اصل اقتصادی که تولیدکننده باید کالایی را تولید کند که مصرف کننده متقاضی آن است، این فرضیه مطرح می شود که تحصیلات دانشگاهی و مهارتهای کسب شده از این نظر، می تواند در چگونگی اشتغال دانش آموختگان عاملی موثر باشد.

امروزه میزان مشارکت و اشتغال، یکی از شاخصهای نوسازی اقتصاد ملی و اقتصادی و یکی از عوامل و شاخص های توسعه است.

باتوجه به اینکه نقش آموزش عالی در راهبرد توسعه مبتنی بر دانش، کلیدی و محوری است و آموزش عالی می تواند به عنوان موتور محرک توسعه عمل کند، ضروری است نهاد متولی آموزش عالی باتوجه به شاخصهای اقتصاد دانایی محور درجهت برنامه ریزی به منظور ایجاد اشتغال مولد و موثر برای نیروی انسانی فرهیخته جوان و تحصیلکرده کشور گام بردارد.

جنبش نرم افزاری دارای خصلت "دانش بنیان" با سیستم مدیریت پژوهش و دانش
پژوهش و فناوری به عنوان یک مقوله کلیدی و راهبردی در کشور در حال حاضر دوره ای را تجربه می کنند که در آن سرمایه واقعی سازمانها و مراکز دانش بنیان، دانایی و هوشمندی است. در عصرما، دیگر سازمانها به انبوهی تولید، ذخایر مالی و فزونی نیروی انسانی خود نمی بالند ، بلکه بالندگی سازمانها در گرو سرمایه هوشمند و دانش آنها است. دانش و پژوهش در کشور ما برای حرکت بالنده و پرهیز از تمامی گلوگاه ها و پرتگاه ها نیازمند تبدیل شدن به یک فرآیند ساختارمحور، سیستماتیک و اثر بخش است. اهمیت سویه های تقاضا در فرآیند خلق دانش در سال های اخیر به طور جدی در محافل سیاست گذاری کشور مورد توجه قرار گرفته است. نظریه ها، مدل ها و رویکردهایی که ابداعات، نوآوری ها و پژوهش های اثر بخش را در نقطه ثقل چارچوب مفهومی خویش قرار دهند امروزه تنها نظریه های کارا و پایا هستند. پژوهش و تحقیقات و صرف هزینه های گزاف بدون مطالعات امکان سنجی و نوشتن طرح های کسب و کار و بیزینس پلن های کلان یکی از نقاط ضعف و چشم اسفندیار پژوهش و فناوری در کشور بوده است. طرح های کلان و ملی در قالب های بینارشته ای با بودجه های کلان تعریف می شوند اما از هیچ گروه یا تیم متخصصی برای نوشتن طرح توجیهی یا گزارش های بازگشت سرمایه و یا طرح کسب و کار نظر خواهی و مشورت انجام نمی شود.

انتقادات بسیاری در مقیاس جهانی به نظریه های مبتنی بر فشار علم وارد شده است و سیاست های تحقیقاتی و پژوهشی از خط مشی های عرضه محور به سمت خط مشی های تقاضا محور و مبتنی بر بازار حرکت و جابجایی نشان داده اند. در این مقاله با اتکا بر چارچوب های مفهومی و از رهگذر تجربه جهانی توجه متمرکز بر شرایط ویژه کشور ایران شده است. امروزه، به گفته آن اندیشمند مدیریت پیتر دراکر کار دستی جای خود را به کار دانشی داده است و دانشگران به جای کارگران نشسته اند. در چنین شرایطی نمی توان موفق بود، مگرآنکه برای سرمایه هوشمندی و دانشی سازمان ارزشی بالا قائل شد و در توسعه و تحکیم آن در سازمان اهتمام ورزید. در حقیقت پیام رسا و صریح این تغییرات و شرایط نوین جهانی برای بنگاه های اقتصادی، پیام تولید، انتقال، کاربرد و ذخیره دانش و مهارت از راه رویکردها و مکانیزم های اثربخشی، مانند: مدیریت دانش، سازمان های یادگیرنده و خاصه آموزش و بهسازی منابع انسانی است. پژوهش و فناوری، نوعی سرمایه گذاری مفید و یک عامل کلیدی در توسعه محسوب می شود که اگر به درستی و شایستگی برنامه ریزی و اجرا شود، می تواند بازده اقتصادی قابل ملاحظه ای داشته باشد.

بیانیه گام دوم انقلابجنبش نرم افزاریانقلاب علمینظریه انقلاب علمی امام خامنه ایدانشگاه نسل سوم