شفافیت مفاهیم هدایت و رهبری در نظریه رهبری سازمانی برمبنای نظریه هرمنوتیک انتقادی

هرچند برای رشد کسب و کارها اطلاع از ترفندهای نوین مدیریت، حسابداری، اقتصاد و بانکداری لازم هستند، اما به نظر می رسد که کیفیت آگاهی و معرفت از مفاهیم نیز بسیار حائز اهمیت می باشند. تاکنون نظریه های رهبری متعددی مطرح گردیده اند که نشان از ماهیت پیچیده آن دارد. تعریف واحدی از رهبری سازمانی که مورد اجماع جامعه علمی باشد وجود ندارد. در این مقاله سعی شده است نزدیک به 63 تعریف متعدد از رهبری سازمانی که توسط محققان و صاحبنظران داخلی و خارجی ارائه شده است جمع آوری شود، تا تنوع تعاریف به وضوح مشخص شود. در این بین برخی نویسندگان از واژه های مختلف در تعریف و تبیین رهبری استفاده کرده اند که گاهی حتی این واژگان را به جای هم نیز به کار می برند. از جمله این واژگان عبارتند از هدایت و رهبری. در این مقاله ریشه لغوی و معنایی این دو واژه را بررسی و بر اساس روش هرمنوتیک انتقادی درست نبودن کاربرد این واژگان را به جای هم بررسی نموده ایم. همچنین یک مورد داستانسرایی از تجربه شخصی یکی از رهبران سازمان در تایید یافته های هرمنوتیک انتقادی این مقاله قید شده است؛ لذا پیشنهاد می شود محققان و نویسندگان رشته مدیریت تدقیق و حساسیت بیشتری در استفاده این واژه ها به جای هم به کار ببرند. جامعه آماری در این مقاله استادان، محققان و نویسندگان رشته مدیریت دانشگاه ها هستند و داده های آماری از کتب و اسناد و مقالات مرتبط با نظریه رهبری سازمانی استخراج و با تعمق بیشتر مورد کند و کاو واقع شده اند. به روش هرمنوتیک انتقادی با هدف کاربردی برای دستیابی به فهم درونی در بسترهای متنوع (زبانی، تجربی و...) به تفسیر شکل متنی موضوع نظریه رهبری سازمانی پرداخته شده است، تا ناشفافی، تفاوت و تمایزها هرچه بیشتر آشکار شود.