سبک زندگی متناسب موفقیت های فردی و اجتماعی را افزایش می دهد

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 223

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PHFHL02_049

تاریخ نمایه سازی: 12 اسفند 1399

چکیده مقاله:

احساس بهزیستی و شادمانی ناشی از آنیکی از اهدافی است که بشر همواره به دنبال آن بوده است. برخلاف تصور عامه که می پندارند احساس بهزیستی محصولی است که از احساس خوب به بار مین شیند بسیاری از محققان معتقدند احساس بهزیستی تنها محصول احساس خوب نیست بلکه عامل دیگری به نام عملکرد خوب برای آن لازم است. افرادی چون راجرز حتی پا راکمی فراتر می گذارند و معتقدند اگر فردی بتواند به مرحله عملکرد کامل برسد مسیر خودشکوفایی را طی کرده است و شادمانی هم محصول آن خواهد بود. از طرف دیگر برای شناسایی میزان تأثیر بیماری خصوصاً بیماری های اعصاب و روان بر فرد از مفهومی به عنوان نقص کارکردی استفاده می شود. مفهوم نقص کارکردی به محدودیت هایی اشاره دارد که بیماری بر روی عملکرد فرد گذاشته است به عبارت دیگر انتظار می رود یک فرد سالم در زندگی خود حداقل کارکردهایی داشته باشد. مؤلفین مختلف کارکردهایی را که یک فرد سالم باید داشته باشد به گونه های متفاوتی نام می برند در یک طبقه بندی که از مارگارت ویس اقتباس می کنیم او شش زمینه کارکردی را معرفی می کند 1 - کارکردهای مرتبط با مهارت های زندگی 2 - کارکردهای اجتناب از خطر 3 - کارکردهای مرتبط با روابط اجتماعی 4 - کارکردهای مرتبط با یادگیری و آموزش 5 - کارکردهای مرتبط به شغل و حرفه 6 - کارکردهای پرورش و ارتقاء خود. در هریک از این کارکردها انتظار می رود هر فرد هدف یا اهدافی داشته باشد و با برنامه ریزی و حفظ انگیزه بتوان به اهداف منطقی که تعیین کرده است برسد. اکثر این کارکردها می توانند بسیار متنوع و در گستره ای تقریباً بی پایان تعریف شوند. مثلاً هرکسی با هر مهارتی در زندگی می تواند مهارت های جدیدتری یاد بگیرد بنابراین کارکردهای بشری تقریباً مرزی نمی شناسد و تا خود شکوفایی می تواند ادامه یابد.

نویسندگان

حبیب هادیان فرد

استاد روانشناسی دانشگاه شیراز