رابطه ی پارادایم های طرح مساله در معماری و الگوهای آموزش: ضرورت توجه به نقش نهاد معماری در رویه های آموزشی

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 838

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MEMARIEDU05_025

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

مساله اصلی معماری یعنی رفع نیاز و بهبود کیفیت زندگی انسان، به عنوان انگاره ای به ظاهر بدیهی، در چارچوب های عام(پارادایم) نگرش به آن در بین خود معماران، مفاهیم متفاوتی می یابد. این پژورش در جستجوی تبیینی سامان یافته از مسیله ،هشت نظام متفاوت فکری را شناسایی و معرفی کرده است که در هر یک، نوع نگرش به مولدهای مساله، نوع تعامل با نهاد اجتماع ونهاد معمارانه و نیز نوع آموزش معماران، شکلی متفاوت به خود می گیرد؛ چهار نظام، نظامات پایه ای است که با عناوین بومی،سنتی، هری و حرفه ای، از آن یاد شد و چهار نظام، واکنشی است نسبت به ضعف احراز شده در نظام های غالب معاصر در ارتباط باکاربر معماری که (بر حسب نسبت آن با چهار نظام پیشین) با عناوین شبه بومی، شبه سنتی، شبه هنری و شبه حرفه ای موردبررسی قرار گرفته اند. مولد مساله اصلی ترین عامل این تفاوت است؛ پس از ارایه مدلی از این هشت پارادایم، بخش دوم مقاله باپیمایشی در میان مدرسان معماری در یک رده خاص (دوره های فنی و حرفه ای) ضرورت پرداختن به این سوال را بوضوح مشخصمی کند؛ و به عنوان یک نمونه نشان داده می شود که حتی در اینجا که انتظار عملگرایی از آموزش آن می رود، سازوکار نهاد هنری،آنچنان قدرتمند است که تمام موضوعات عملی آموزش را در سلطه خود قرار داد و روند آموزش را مختل کرد است. لذا اگر قرارباشد اهداف اجتماعی و فرهنگی جایگاه مستحکم تری در آموزش پیدا کنند، نخست باید چارچوب مرجع نظری دیگری، بجز آنچهتاکنون بوده است برای آن اتخاذ و سازماندهی گردد.

نویسندگان

مسعود ناری قمی

دانشجوی دکتری معماری؛ پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران