بررسی آموزه های تربیتی در داستان های هانس کریستین آندرسن با محوریت توانمندسازی جامعه بشری

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 629

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SPCONF03_108

تاریخ نمایه سازی: 1 مرداد 1397

چکیده مقاله:

توانمندسازی جامعه در گرو شناخت مولفه های سازنده روح یک جامعه است، یکی از این جوامع کوچک زیرمجموعه جامعه بشری، ادبیات است و یکی از زیرشاخه های ادبیات، ادبیات داستانی است. ادبیات داستانی را هنری ترین ادبیات مردمی می دانند که با ذهن و روح و روان بشری رابطه ای تنگاتنگ و پیوندی عمیق دارد. دریافت آموزه های تربیتی و رگه های اخلاقی در ادبیات داستانی به شناخت این مولفه ها در جامعه و کمک به توانمندی آن یاری می رساند. در این مقاله تحلیلی-توصیفی پژوهشگران به دنبال بررسی آموزه های تربیتی در داستان های هانس کریستین آندرسن هستند و به بررسی آموزهای اخلاقی،تربیتی و دینی مانند عشق الهی ،مهربانی،گذشت ،صداقت،فداکاری، احترام به یکدیگر،حفظ ارزش مادرو...امی پردازند.مقاله ی حاضر به روش کتابخانه ای انجام شده است و با استفاده از کتاب ها و مقالات متعددی در پی آن است که بتواند مولفه ها وگزاره های تربیتی ، اخلاقی و دینی را در داستان های درخت کاج،لباس جدید امپراطور،داستان یک مادر،هرکاری پیرمرد می کند درست است، جک خله و بلبل امپراطور دست یابد. پژوهشگران پس از بررسی این داستان ها و مطالعه ی کتاب ها ومقالات متعدد به برخی از مولفه های تربیتی دست یافتند. هانس کریستین آندرسن در این داستان ها به مولفه های تربیتی بسیار توجه کرده و انسان ها را به عشق وایمان اله ی،مهربانی،راستگویی ،عشق وعلاقه بین همسران،رعایت حقوق انسان ها وحیوانات،گذشت،حفظ مقام مادر دعوت نموده است و از رذایل اخلاقی مانند طمع،غرور ،تجمل گرایی،حماقت،فرصت طلبی وقضاوت عجولانه باز می دارد.

نویسندگان

شکیلا فرهادمطلق

دانشجوی کارشناسی علوم تربیتی، گرایش آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، شیراز، ایران

سولماز مظفری

مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان، شیراز، ایران