هگل گرایی در فلسفه ریچارد رورتی
محل انتشار: دوفصلنامه پژوهش های عقلی نوین، دوره: 2، شماره: 4
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 498
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JNIR-2-4_003
تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397
چکیده مقاله:
در این مقاله می کوشیم به این پرسش پاسخ دهیم که آیا رورتی، فیلسوفی هگلی است به یقین پاسخ به این پرسشآسان نخواهد بود و صرف آری یا نه، نمی تواند جوابی قانع کننده باشد، زیرا بدون شک رورتی از هگل تاثیر پذیرفته است.بنابراین به منظور ارایه پاسخی دقیق تر، ابتدا نگاهی اجمالی به جایگاه هگل در پراگماتیسم (قدیم و جدید) انداخته ایمتا ذهن خواننده نسبت به جایگاه هگل در اندیشه نیوپراگماتیستی رورتی روشن شود، سپس در بخش اصلی جایگاههگل در اندیشه رورتی را تحلیل نموده ایم. برمبنای این تحلیل رورتی از چند جهت فیلسوف هگلی است. نخست این کههمانند هگل دغدغه اجتماعی دارد و وظیفه فلسفه را در همین راستا تعیین می کند. همچنین وی تحت تاثیر تاریخ گراییهگل به نقد مدرنیته و فلسفه مدرن می پردازد و فلسفه و مسایل آن را یک پیشامد تاریخی قلمداد می کند. رورتی معتقداست که پس از هگل، فرهنگ فلسفی جای خود را به فرهنگ ادبی داد، فرهنگی که ریشه در تفکر هگلی دارد. اما درعین حال رورتی همانند هگل طرفدار عقل و روح مطلق نیست و از نظام سازی نیز به شدت بیزاری می جوید و از این روبه نقد این ویژگی های فلسفه هلگی می پردازد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد اصغری
دانشیار دانشگاه تبریز