انواع عمل آدمی از منظر قرآن

29 بهمن 1402 - خواندن 8 دقیقه - 172 بازدید

انواع عمل آدمی از منظر قرآن کریم

عمل جمعی و اجتماعی در برابر عمل فردی

در قرآن، از سویی، از اعمال فرد و نامه ای که اعمال او در آن ثبت می شود،سخن به میان آمده است و از سوی دیگر،عمل به یک گروه یا یک جامعه نسبت داده شده و حتی از نامه ای مخصوص اعمال جامعه(کتاب امت) سخن به میان آمده است. برای مثال،درخصوص اعمال فرد می توان به این آیه اشاره کرد:« وکارنامه هر انسانی را به گردن او بسته ایم، و روز قیامت برای او نامه ای که آن را گشوده می بیند بیرون می آوریم. " نامه ات را بخوان؛کافی است که امروز خودت حسابرس خود باشی".»[اسرا 13-14] در مورد کتاب امت نیز چنین آمده است:« و هر امتی را به زانو درآمده می بینی؛ هر امتی به سوی کارنامه خود فراخوانده می شود { و بدیشان می گویند:} آنچه را می کردید امروز پاداش می یابید. این است کتاب ما که علیه شما به حق سخن می گوید ما ازآنچه می کردید،نسخه برمی داشتیم.»[جاثیه 28]

از عملی که به یک گروه یا یک جامعه منسوب شده است می توان به عمل جمعی یا اجتماعی تعبیر کرد. واژه " امت" در قرآن هم به معنای گروه و هم به معنای جامعه به کار رفته است، اما در هردو حالت،نظر به نوعی همسویی میان افراد گروه یا جامعه است. برای مثال،در آیه زیر ،عمل امت، به منزله یک گروه نسبت داده شده است: « و باید از میان شما،گروهی،{مردم} را به نیکی دعوت کنند.»[آل عمران 104] در آیه زیر، عمل به امت،به منزله جامعه،انتساب یافته است:« آن جماعت را روزگار به سر آمد؛ دستاورد آنان برای آنان و دستاورد شما برای شماست.»[بقره 134]

عمل جمعی با عمل اجتماعی از این جهت متفاوت است که در اولی،همسویی و همفکری بین اعضای گروه یا جامعه موردنظر است،درحالی که در دومی،ممکن است تضاد منافع بین افراد یا گرو های مختلف وجود داشته باشد. بنابر این عمل اجتماعی متضمن اصطکاک بین دویاچند قطب در یک جامعه است؛خواه بین یک فرد و بقیه افراد جامعه یا بین دویاچند گروه از یک جامعه. از اینکه عمل به یک امت یا جامعه نسبت داده شده یا کتابی برای اعمال امت در نظر گرفته شده،نمی توان نتیجه گرفت که جامعه به لحاظ هستی شناختی،دارای موجودیتی خاص و متمایز از افراد است. یکی از دلایل این سخن آن است که در روز قیامت،جامعه ها به دو یا چند پاره تقسیم می شوند و گروهی که نیکوکار بودند از گروهی که بدکار بودند جدا می شوند و هریک جزای متناسب عمل خویش را دریافت می دارند. پرسش این است اگر جامعه دارای هویتی مستقل نباشد،چگونه می توان انتساب عمل به گروه یا جامعه را معنادار دانست؟ یکی از حالتهایی که می توان برای چنین انتسابی قائل شد این است که عمل جمعی میان اعضای یک گروه یا افراد جامعه،حاکی از همسویی اعمال فردی است. هنگامی که عناصر اساسی عمل در هریک از افراد گروه یا جامعه،مشابه یکدیگر باشند،یا به تدریج مشابه یکدیگر بشوند،در این صورت،گویا همه آنان پیکر یک واحد را تشکیل می دهند که شرایط حیاتی،شناختی،گرایشی،ارادی،موقعیتی و پیامدی مشابهی میان کارهای آنان وجود دارد. بر اساس این همسویی، می توان از عمل جمع یا جامعه سخن گفت.

حالت دوم از امکان انتساب عمل به جامعه،در وضعی است که گروهی به صورت انفعالی و رضایتمندانه در برابر اعمال گروه دیگر سکوت کنند. این سکوت علامت رضا است و خود به گونه ای از مشارکت در عمل دیگران است. در قرآن،مثالی از این گونه از عمل جمعی را در مورد قوم ثمود،شاهد هستیم. هنگامی که پیامبر آنان ، حضرت صالح، از آنان خواست که در سیراب کردن شتر بکوشند و آن را حرمت نگاه دارند ،" شقی ترین آن مردم به راه افتاد تا ناقه را پی کنند و{ کسی به حمایت از ناقه نپرداخت} ". آن مردان زانوان شتر را قطع کرد،اما خداوند این عمل را به همه ی آن جماعت نسبت داد : «قوم ثمود او را تکذیب کردند و ناقه را پی کردند (سوره شمس 12-14)». در اینجا روشن است که تک تک افراد اقدام به پی کردن شتر نکرده اند، اما سکوت در برابر یک یا چندنفری که این کار را انجام دادند،خود نوعی هماوایی و مشارکت در کار آنان است و از این رو، این کار به همه آنان نسبت داده می شود.

حالت سوم برای انتساب عمل به جامعه،در وضعی است که گروهی ابتکار عمل را به دست بگیرند و طرح های تجاوزگرانه خود را به اجرا بگذارند و گروه دیگر که به نادرستی اعمال آنان واقفند،از ابراز مخالفت خودداری کنند.این کرنش در برابر ظلم و تجاوز موجب می شود که آنان نیز به نحوی در تحقق آن اعمال سهیم باشند و در این صورت،انتساب عمل به کل جامعه معنادار خواهد بود.در قرآن به این گونه از عمل جمعی نیز اشاره شده است: آنجا که بیان شده که نتایج تلخ برخی از فتنه های اجتماعی تنها گریبان ستمگران را نمی گیرد؛وقتی آتشی برافروخته شد،تنها آتش افروزان را در کام خود نمی گیرد،بلکه ستمدیدگان را نیز در لهیب خود می سوزاند: « و از فتنه ای که تنها به ستمکاران شما نمی رسد،بترسید و بدانید که خدا سخت کیفر است . و به یاد آورید هنگامی را که شما در زمین ، گروهی اندک و مستضعف بودید،می ترسیدید مردم شما را بربایند،پس خدا به شما پناه داد و شما را به یاری خود نیرومند گردانید و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد، باشد که سپاسگزاری کنید[انفال25-26] 

بنابر این ،عمل جمعی در حالتی رخ می دهد که تک تک افرادجمع هماوایی شناختی،گرایشی و ارادی داشته باشند و همت واحدی از خود نشان دهند. همچنین عمل اجتماعی ممکن است علاوه بر هماوایی همه افراد،در دو حالت سکوت و انفعال رخ دهد؛ یک سکوت از روی رضاو دیگری سکوت از روی بیم که طی آنها یک گروه در برابر اعمال گروه دیگر در حالت انفعال قرار می گیرد،اما این به معنای مشارکت آنان در عمل گروه دیگر خواهد بود.

این نکته در مورد عمل جمعی قابل ذکر است که مسوولیت فرد در قبال اعمال خود، در متن گروه، همواره برقرار است و چنین نیست که فرد در متن عمل جمعی،استقلال فردی خود را از دست بدهد. عاملیت جمعی با عاملیت فردی قابل جمع است؛یعنی در حالی که عمل جمعی،روند کلانی در جمع دارد،چنین نیست که افراد را بتوان همچون مهره های بی جان در نظر گرفت که تحت تسخیر نیروی جمع قرار گرفته اند.فرد تا جایی که عامل محسوب می شود،مهره ای بی جان نخواهد بود. وجود دو کتاب برای اعمال فرد و امت،خود حاکی از مسوولیت دو بعدی فردی و گروهی در اعمال جمعی و اجتماعی است. از این رو قرآن هشدار می دهد که پیروان جریان های اجتماعی گمان نکنند که می توانند مسوولیت را تنها به گردن رهبران این جریان ها بیفکنند و خود را مبرا کنند بلکه در روز حساب،رهبران به فکر حل مشکل خود خواهند بود و قادر نخواهند بود که باری از روی دوش پیروان بردارند .(بقره 167-168)

ادامه دارد.......

برگرفته از کتاب (عاملیت انسان رویکردی دینی وفلسفی) اثر ارزشمند آقای دکتر خسرو باقری نوع پرست استاد دانشگاه تهران