عدم شایسته سالاری و ساختار نامناسب بلای جان ورزش کشور

19 فروردین 1403 - خواندن 7 دقیقه - 79 بازدید

بی شک سازمانهای ورزشی به عنوان متولیان توسعه ورزش و تربیت بدنی در جامعه و مدیران به عنوان محور اصلی این سازمانها ایفای نقش می کنند.عدم توجه به تخصص، تجربه، کارایی و توانایی مدیران در انتصاب به مسئولیت های سازمانی موجب تصمیمات نامناسب، اقدامات بیهوده، تضعیف و مرگ ورزش می شود.

با توجه به نقش استراتژیک مدیران در استفاده و ترکیب منابع مادی و انسانی، باید نسبت به انتخاب و یا ترفیع آنها بر اساس اصول علمی اقدام کرد چرا که انتخاب مدیران ناشایسته اثرات تخریبی و غیر قابل جبرانی بر ورزش خواهد گذاشت و بر این اساس یکی از آفت های ورزش کشور گزینش نامناسب و بدون ضابطه مدیران است.

نقد و بررسی مدیریت کلان ورزش پس از بازی های مهم آسیایی و نتایج کسب شده بسیار مهم می باشد و آنچه که اساس این نقد و بررسی می باشد، غافل ماندن از شاخصه های اساسی در این انتصابها، همچون تخصص، تجربه و شایسته سالاری است که می بایست به آن توجه کافی داشته باشد، لذا بررسی وضعیت موجود این موضوع با توجه به انتصابهای صورت گرفته و تصمیمات اتخاذ شده در حوزه ورزش کشور و وضعیت نامناسب ورزش در حوزه فرهنگی و ورزشی طی این مدت لازم و ضروری به نظر می رسد تا نسبت به بررسی دیدگاه های مختلف پرداخت.

عدم شایسته سالاری در ورزش کشور

شایسته سالاری از جمله مفاهیمی است که دهه های اخیر در دنیا مورد توجه خاص بوده است. شایسته سالاری و شایسته گزینی در ورزش را می توان در دو رویکرد مورد توجه قرار داد: اول اینکه بررسی کنیم آیا گزینش ها در طول مدیریت بر مبنای شایسته گزینی بوده است و دوم اینکه بررسی کنیم که مدیران ورزشی کشور چه ویژگی هایی داشته باشند، شایسته ترند. پاسخگویی دقیق به این موضوعات بسیار حائز اهمیت بوده و بسیاری از موضوعات را روشن می نماید.

یکی از وظایف مهم مدیران ایجاد بستر و شرایط لازم جهت رشد و پیشرفت کارکنان خود می باشد و از ظرفیت و پتانسیل موجود به خوبی استفاده نمایند و باید تلاش کنند این نیروها را به سمتی هدایت نماید که بتوان از توان و پتانسیل آنها در راستای اهداف سازمانی به خوبی بهره برد .سئوال این است تا چه اندازه وزرای قبلی و جدید ورزش و معاونین ایشان از منابع موجود توانسته اند به خوبی استفاده و بهره وری در ورزش کشور را بالا ببرند. حال و هوای ورزش کشور نشان دهنده عملکرد نامناسب در این حوزه می باشد و آنطور که باید در انتخاب و گزینش مدبران ستادی و استانی شایسته سالاری مد نظر قرار نگرفته است. با توجه به نقطه قوت وزارت ورزش و جوانان در برخورداری از کارکنان متخصص و با تجربه که همه از قهرمانان و تحصیل کنندگان در مقاطع تحصیلات تکمیلی و دکترا می باشند و عمر خود را در وزارت ورزش صرف نموده اند و طی سالهای بسیار، پس از مراحل مختلف مدیریتی با کوله باری از تجربه و تخصص کافی را دارند و به عنوان سرمایه های اصلی مدیریت ورزش کشور محسوب می گردند، استفاده گردیده است یا خیر و در صورت عدم استفاده چه تبعاتی می تواند در بدنه ورزش کشور ایجاد نماید، و مطمئنا تاثیرات منفی آن را می توان به سکوت سازمانی و یا مرگ سازمانی تعبیر نمود که موجب ایجاد موجی از یاس و نا امیدی را در بدنه وزارتخانه و همچنین فدراسیون های ورزشی و باعث عدم و کاهش کارایی و اثربخشی ورزش کشور گردد.

متاسفانه بر اساس شواهد و مستندات موجود اصلا تخصص های لازم مدیریتی که به آن اشاره گردید، در این انتصابها کمتر مد نظر قرار گرفته است و به همین دلیل ورزش کشور به حالت رکود در آمده است و طی این مدت ورزش کشور با حاشیه ها و بد اخلاقی های بسیاری روبرو گشته است که این خود یکی از مهمترین دلایل عدم پیشرفت و توسعه پایدار ورزش می باشد. این رکود و سقوط را کاملا می توان در نتایج به دست آمده تیم های ورزشی در بازی های آسیایی مشاهده نمود.

با توجه به نحوه انتخاب و گزینش های صورت گرفته نمی توان انتظار داشت شایسته سالاری و شایسته گزینی از سوی این مدیریت مد نظر قرار گرفته باشد و انتصابات صورت گرفته در مدیران میانی و اجرائی جای بسیار سئوال دارد که این انتخابها بر اساس کدام معیارهای عملکردی، شایستگی، مهارتهای انسانی، تحصیلات و فنی صورت گرفته است. انتصاب های صورت گرفته نشان می دهد که اکثر این افراد دارای تجربه کاری لازم نمی باشند آیا افراد به کار گرفته شده در حد و شان جایگاه مورد نظر می باشند. پاسخ این سئوال که چه میزان شایسته سالاری در ورزش کشور لحاظ می گردد به افکار عمومی سپرده می شود.

ساختار سازمانی نامناسب

ساختار سازمانی، مشخص ­کننده چگونگی تخصیص وظایف، نحوه قرار گرفتن افراد در پست های مختلف سازمانی، جریان گزارش ­دهی در درون سازمان و الگوی تعامل و هماهنگی بین واحدهای مختلف در جهت استفاده از امکانات سازمان است.

متاسفانه هنوز وزارت ورزش و جوانان دارای ساختار قانونی و سازمانی نمی باشد و با شش معاونت به کار خود ادامه می دهد که با ادغام غیرقانونی معاونت همگانی و فرهنگی، فعالیت می نماید و از سویی هنوز چارت تفصیلی پس از گذشت چندین سال اقدام عاجلی صورت نپذیرفته است، نمی توان با این شرایط به بهره وری مطلوبی دست یافت، با این دیدگاه مدیریتی و با سپردن بخشهای عملیاتی و اجرائی به افراد کم تجربه با سیستم ورزش به نوعی می توان گفت بین سیاست گذاران، تصمیم گیرندگان و مجریان فاصله ایجاد شده و این موضوع باعث می شود هر کدام از این مجموعه ها وظیفه خود را به خوبی انجام ندهند و بالتبع این موضوع به رده های پایین تر انتقال می یابد وضعیتی ناخوشایندی به وجود آورده است و به همین سبب بهره وری افراد در ساختار ورزش کشور کاهش یافته و مشکلات متعددی را در حوزه های مختلف به سیستم ورزش کشور تحمیل نموده است.

پیشنهادات

1- استفاده از مدیران متخصص و شایسته در پست های کلیدی و در اموری که نیاز به وقت کافی جهت برنامه ریزی ، نظارت و کنترل دارد.

2- ایجاد یک سامانه یا پرتال جهت درج رزمه کاری و مدیریتی کارکنان و کارشناسان وزارت ورزش وجوانان و اختصاص یک ایمیل سازمانی به هرکدام از آنان جهت شناسایی کارشناسان با تجربه و توانمند

3- سر و سامان دادن به ساختار و چارت وزارت ورزش و حوانان و چابک کردن ساختار ورزش کشور مطابق برنامه های توسعه ششم و هفتم

4- جلوگیری از ورود افراد سفارشی و رانتی جهت احراز پست های تخصصی در ورزش بعلت عدم برخورداری از سابقه و تجربه کافی در امور اجرایی ورزش (تجربه ثابت کرده است نام ها و عناوین هم به تنهایی تنوانستند کمکی در حل مشکلات ورزش باشند).

عدم شایسته سالاریساختار نامناسبورزش کشور