خطاهای شناختی _ سوگیری تاییدی (confirmation bias )

20 بهمن 1402 - خواندن 5 دقیقه - 204 بازدید

خطاهای شناختی _سوگیری تاییدی (confirmation bias )


همه ما صادقانه فکر می کنیم که باورهایمان منطقی و مبتنی بر سالها تجربه ما و پیشینیان ما است. تصورمان آن است که باورهایمان را از تجزیه و تحلیل داده های دنیای بیرون گرفته ایم.
اما اگر با حیله های ذهنی که تحت عنوان سوگیری های شناختی نامیده می شوند آشنایی داشته باشیم در می یابیم که الزاما باورهایمان نتیجه استدلال منطقی نیست و غالبا می توان رد پایی از فریب های ذهنی در آنها جستجو کرد.
یکی از این سوگیری ها سوگیری تاییدی (confirmation bias) است.
در این سوگیری فرد در مواجهه با موضوعات دنیای خارج تمایل دارد تا پدیده ها و وقایعی را که به نفع نظریه اوست تقویت کند و آنهایی را که تایید کننده نظریه او نیست نادیده بگیرد.
مثال : ( فرض کنید شخصی معتقد باشد که افراد چپ دست باهوش تر از افراد راست دست هستند. هرگاه با فرد باهوش چپ دستی مواجه شود بعنوان دلیلی بر نظریه خود مطرح می کند ولی در مواجهه با افراد چپ دستی که معمولی هستند یا سطح عملکرد پایینی دارند سکوت اختیار می کند.)
در واقع فردی که دچار سوگیری تاییدی است اول حکم خود را می دهد و بعد برای اثبات حکم خود دنبال ادله می گردد. درجامعه ما این سوگیری بسیار رایج است. بخصوص در مواجهه با پدیده های اجتماعی بسیار رایج است.
این سوگیری را هرگز دست کم نگیرید. هیچ فردی از تاثیر این سوگیری مصون نیست . هیچ پدیده اجتماعی یافت نمی کنید که بالقوه کاندید خوبی برای متاثر شدن از این کج فهمی نباشد.
مثال : ( از انتخابات در یک کشور کاملا دموکراتیک تا توجیه تک صدایی در یک نظام توتالیتر و از مسائل محیط زیستی تا جنگ های قومیتی و از افراطی گرایی تا آتئیسم همه و همه ردپایی از این سوگیری شناختی را در خود دارند. )
مثلا در فصل انتخابات ریاست جمهوری غالبا مردم براساس ترجیحات سطحی هر یک متمایل به یک کاندید هستند. در واقع براساس داده های اندک یکی از کاندیدا ها را انتخاب کرده اند و حکم خود را داده اند! و الان نوبت به سوگیری اثبات می رسد تا با رمل و اسطرلاب و باستان شناسی انواع سجایای اخلاقی و توانایی های فکری را در کاندیدای مورد نظر خود کشف کنند و برای دیگران دلیل بیاورند که انتخابی منطقی داشته اند و آنها نیز بهتر است همین فرد را انتخاب کنند.

در تحکیم بسیاری از باورهای خرافی نیز می توان رد پای سوگیری تاییدی را مشاهده نمود.
فردی باور دارد که افکار ما از طریق متافیزیک با هم در ارتباط هستند. و بعد مثال می آورد که دیروز حین سبزی پاک کردن به مادرش فکر می کرده است. ناگهان مادرش تلفن زده است وچنین فردی بطور غیر ارادی هزاران مورد را که به مادرش فکر کرده است وتلفن زنگ نزده است نادیده می گیرد چون حکم متافیزیکی خود را از قبل داده است.
الان فقط دنبال ادله اثبات کننده برای آن می گردد ، بسیاری از مکاتب فکری متاثر از همین سوگیری تاییدی هستند.

در سوگیری تاییدی حتی نحوه پرسش ها نیز تغییر می کند. مثلا تصور کنید در یک مسابقه بیست سوالی شرکت کرده اید. چند پرسش اولیه شما را به این نتیجه می رساند که شی مورد سوال، یک شی است که در جیب جا می شود و کاربرد شخصی دارد. حالا اگر این حدس در ذهن شما جرقه بزند که این شی شانه است شما یکی دوپرسش بعدی را ناخوداگاه برای اثبات فرضیه خود هدر خواهید داد. درحالی که اگر مسیر منطقی را ادامه بدهید تعداد پرسش های کمتری هدر می رود.
یک نمونه از این کجروی ذهنی در مسیر پرسش را درکار طبابت می توان مشاهده کرد در جایی که مسابقه بیست سوالی شما پاسخش از قبل معلوم نیست و امکان ارزیابی فوری صحت و سقم پاسخ معمولا وجود ندارد ، در حین شرح حال گرفتن بر اساس پرسش های اولیه غالبا یک تشخیص جرقه وار در ذهن پزشک روشن می شود و از اینجا به بعد است که سوگیری تاییدی مسیر شرح حال را هدایت می نماید و بطور ناخوداگاه آن را به مسیری می اندازد که شواهد کافی برای اثبات تشخیص اولیه حاصل شود.
در نتیجه پزشک پرسش هایی را که نسبتی با فرضیه تشخیصی اولیه ندارد نادیده می گیرد و مطرح نمی کند و این امر به خطای تشخیصی می انجامد.

روانشناسیروانشناسی شخصیت تبیین حالات روانیروانشناسی رشدعلوم اعصاب